بدون عنوان
اولین حموم دخمل من که حسابی خسته شده بودی
خاله آرزو و زن عمو بردنت حموم من هم از ترس داشتم میمردم که یه وقت خدایی نکرده از دستشون نیوفتی ،که خدا رو شکر هیچ اتفاقی نیفتاد ،نگرانی من هم بی مورد بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
اولین حموم دخمل من که حسابی خسته شده بودی
خاله آرزو و زن عمو بردنت حموم من هم از ترس داشتم میمردم که یه وقت خدایی نکرده از دستشون نیوفتی ،که خدا رو شکر هیچ اتفاقی نیفتاد ،نگرانی من هم بی مورد بود